


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.








ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

وزیر امور اقتصادی و دارایی کشورمان و وزیر مالیه عربستان سعودی بر امضای توافق پایهای در حوزه سرمایهگذاری، گمرکی و تجاری بین دو کشور تاکید کردند.به گزارش ایرنا از وزارت اقتصاد، «سید احسان خاندوزی» وزیر امور اقتصادی و دارایی کشورمان در حاشیه اجلاس سالانه ۲۰۲۳ بانک توسعه اسلامی در جده عربستان سعودی با «محمد الجدعان» وزیر مالیه این کشور دیدار کرد.وزیر مالیه عربستان سعودی در این دیدار با ابراز خشنودی از برقراری مجدد روابط بین ایران و عربستان، گفت: امیدواریم گامهای سریعی در روابط با ایران برداشته شود.وی افزود: لازم است در این مسیر موانع اقتصادی و تجاری مقابل دو کشور برداشته شود.الجدعان با اشاره به فرصتهای بزرگ تعاملات و همکاری بین دو کشور ابراز امیدواری کرد که بهزودی وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران را در ریاض ملاقات کند.وزیر امور اقتصادی و دارایی کشورمان نیز در این دیدار از پیشرفت روابط اقتصادی بین دو کشور استقبال و اظهار کرد: توسعه روابط نه فقط برای ایران و عربستان بلکه برای کل کشورهای منطقه حائز اهمیت است.خاندوزی با بیان این که تسهیل پیوندهای اقتصادی وظیفه دولتهاست، افزود: این روابط دوجانبه نهتنها از منظر اقتصادی بلکه در حوزههای سیاسی و امنیتی اهمیت فراوانی دارد.وزیر اقتصاد در تشریح برنامه ایران در حوزه ارتباطات اقتصادی با عربستان، گفت: در سطح دولتی، ایران و عربستان هیچ توافق پایهای را در حوزه سرمایهگذاری، گمرکی و تجاری نهایی نکردهاند. لازم است در این زمینه تفاهمنامههای سهگانهای بین طرف ها تدوین و امضا شود.وی درباره تعاملات تجاری دو کشور، ضمن بیان این که تا کنون پیوند تجاری خصوصی عمیقی بین دو کشور ایجاد نشده است، پیشنهاد کرد: طی سه ماه آینده شرکتهای بخش خصوصی دو کشور با یکدیگر ملاقات کنند تا امکانات تجاری و سرمایهگذاری طرف ها بررسی و زمینههای همکاری متقابل شناسایی شود.خاندوزی همچنین به نیازهای فوری برای همکاری در زمینه تسهیل حج و تجارت بین دو کشور و به طور خاص رفع موانع بانکی و ارزی و همچنین گسترش پروازها، سرمایهگذاری در حوزههای نفتی و استفاده از ظرفیت محصولات و شرکتهای دانشبنیان اشاره کرد.طرف سعودی در این دیدار ضمن موافقت برای همکاری در سه زمینه گمرکی، تجاری و سرمایهگذاری ابراز امیدواری کرد که با مساعدت وزارتخانههای راه، نفت و حج عربستان موضوعات دوجانبه همکاریهای مشترک را مطرح و پیگیری کند.وزیر مالیه عربستان با اشاره به زمینههای مختلف همکاری بین دو کشور، مذاکرات انجام شده را حاکی از اراده ایران برای توسعه روابط با عربستان تلقی و اظهار کرد: روابط اقتصادی دو کشور نیازمند شبکهسازی گسترده است و در این زمینه لازم است سازوکار شفافی برای روابط بانکی دو کشور تعریف شود و از شیوههای متنوعی برای حصول توافقات در نیل به همکاریهای تجاری استفاده کرد.سید احسان خاندوزی که برای شرکت در اجلاس سالانه بانک توسعه اسلامی در جده به سر می برد، همچنین در حاشیه این اجلاس در مصاحبه با روزنامه شرق الاوسط گفت: معتقدم ایران و عربستان در مسیر تعاملات و مناسبات اقتصادی به جمع بندی های خوبی خواهند رسید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عشق در زندگی، همیشه و بهطور اتفاقی پایدار نمیماند. برای شکوفایی عشق و شور آن در زندگی باید زنوشوهر در تکاپو باشند و به عشق خود رسیدگی کنند، اما نکته جالب اینجاست که این رسیدگی باید در کنار چاشنی عقل و منطق باشد. گاهی پیش میآید زن یا شوهر که معتقدند برای رضایت شریک زندگی خود خیلی زحمت کشیده اند ، در نهایت نه تنها نتیجه مثبت نگرفتهاند بلکه او بدتر یا سوء استفادهگر هم شده است! باید توجه داشت که هیچ همسری یک باره بد نمیشود، بلکه در برخی موارد این رفتارهای اشتباه زن یا شوهر است که باعث بداخلاقی همسرش میشود و زندگی را به کام هر دو تلخ میکند. در ادامه به یک سری از این رفتارهای اشتباه اشاره خواهیم کرد.
خودتان را فدا میکنید
این رفتار اشتباه در زنان بیشتر رخ میدهد. فردی که خودش، خواستهها و انتظارات خود را کاملا نادیده میگیرد و فقط فدای خواستهها و رضایت همسر میشود، دچار اشتباه شده است. این رفتار تا مدتی جواب میدهد و بعد از آن همسر، پرتوقع خواهد شد و از نظر او شریک زندگی هیچ حق شخصی ندارد و خود فرد هم فدای انبوهی از خشمها و حرفهای ناگفته میشود که دیگر به یک انبار باروت تبدیل شده است! بنابراین فراموش نکنید که زوج ها باید در بیشتر مواقع با هم همکاری کنند. قرار نیست همیشه تمام بار و حل و فصل مشکلات زندگی روی دوش یکی از زوج ها باشد.
انتظارات خود را بیان نمیکنید
یک سم مهلک درخصوص زوج ها، صحبت نکردن درباره خواستههای خودشان است. در ابتدای ازدواج استفاده از عبارتهایی همچون «عزیزم هر چی تو بخوای»، «گلم هر چی نظر تو هست، موافقم» و ... رایج است، اما باید حرف بزنید و نظر و انتظارات خودتان از زندگی و توقعات تان را از همسرتان بگویید و با هم به یک توافق برسید. حتی اگر فکر میکنید انتظار مسخرهای دارید هم انتظارتان را بیان کنید تا حداقل همسرتان بتواند شما را قانع کند. صحبت نکردن و بیان نکردن انتظارات هرگز راهحلی مناسب نبوده است. برخی زوج ها به ظاهر به علم غیب اعتقاد دارند؛ چرا که به شدت معتقدند همسرم خودش باید بفهمد الان من چه میخواهم و ... که اشتباه است.
همسرتان را نمیشناسید
به رفتارهای همسرتان فکر و او را تحلیل کنید. سعی کنید شخصیت همسرتان را بشناسید.به طور مثال، اگر در قالب شوخی انتقاد میکند، اگر عادت دارد موقع ناراحتی در اتاق بماند یا موقع شستن ظرفها آنها را محکم به هم بزند و ...، او را بشناسید و اگر لازم شد در شرایط مقتضی با او گفتوگو کنید. میتوانید از کتاب های معتبر موجود در بازار کمک بگیرید و سبکهای ارتباطی مردان و زنان و تفاوتهای آنها را بیشتر بشناسید.
ابراز علاقه را فقط برای اوایل ازدواج ضروری میدانید
برخی زوج ها ابراز علاقه و در آغوش کشیدن یکدیگر را فقط خاص اوایل ازدواج میدانند و با گذشت سالها و وجود بچه دیگر زمانی را برای ابراز علاقه نمیگذارند. ابراز محبت همیشه در رابطه زوج ها لازم است، همانطور که خودرو برای حرکت کردن به بنزین نیاز دارد.
طعنه میزنید
برخی عادت دارند هنگام دعوا و عصبانیت، حرفها و طعنههایی به زبان بیاورند که هرگز از ذهن طرف مقابل پاک نمیشود. سعی کنید موقع عصبانیت دست روی ضعفهای همسرتان نگذارید. پای خانوادهاش را وسط نکشید و اهانت نکنید. اگر نمیتوانید به خودتان مسلط باشید، موقع خشم محل را ترک کنید.
منصف نیستید
همسر شما نزدیکترین فرد به شماست. شادی او، شادی شما و مشکل او، مشکل شماست. دنبال سهم بیشتر گرفتن از زندگی نباشید. انصاف داشته باشید و همیشه ضعف ها و عیبهای او را نبینید. برای درست کردن رابطه، دست به کار شوید و از کارهای مثبت او تعریف کنید و قدردان باشید. سپاسگزار بودن فرد را تشویق میکند و احتمال انجام رفتارهای مثبت بیشتر میشود.
صادق نیستید
دروغ به هر شکل و با هر توجیهی که باشد، کاری اشتباه است و اگر همسر شما یک بار از شما دروغی بشنود، ممکن است برای همیشه اعتماد خود را از دست بدهد. ممکن است پیش خود فکر کنید همسرم با این کار مخالف است، پس دروغ گفتن بهتر است! با او درباره این موضوع صحبت کنید، دلایل او را بشنوید،شما هم دلایل خود را بگویید تا نتیجه بهتری بگیرید.
زیادی حسابوکتاب میکنید
مشخص کردن مسئولیت امور،کار خوبی است، اما این که دایم چرتکه دست بگیرید و بگویید امروز من آن قدر کار کردهام و تو کمتر و محاسباتی از این قبیل به شدت به روابط آسیب میزند. شما هم اتاقی دانشگاهی یکدیگر نیستید، بلکه همسر هم هستید. گاهی لازم است شما وظایف همسرتان را تقبل کنید، گاهی لازم است که او این کار را بکند تا همدلی بیشتری بین شما به وجود بیاید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مقامات تل آویو تصور می کردند به دستاورد بزرگی در حملات به غزه دست یافته و توانسته اند پس از ترور برخی از رهبران مقاومت بهخیال خود بدون هیچ قید و شرطی و با اعلام آتش بس بار دیگر آرامش را به سرزمینهای اشغالی برگردانند، اما صحنه معادلات آن گونه که از سوی نتانیاهو و همفکرانش طراحی شده بود پیش نرفته و کار میانجیگری و آتشبس به گره سختی تبدیل شده که میتواند طی روزهای آینده برای نتانیاهو و دوستانش دردسرهای زیادی به بار آورد. تلاشهای قاهره برای برقراری آتشبس همچنان ناکام بوده و رژیم صهیونیستی نیز برای پنجمین روز متوالی همچنان مناطق مختلف نوار غزه را بمباران میکند و در مقابل پاسخ راکتی مقاومت برای چهارمین روز متوالی ادامه دارد. برای نخستین بار در درگیریهای بین جنبش مقاومت جهاد اسلامی و رژیم صهیونیستی، موشکهای مقاومت به تلآویو و شهرکهای صهیونیستنشین شهر بیتالمقدس نیز اصابت کرد که این نشان می دهد فرماندهان مقاومت به جای ورود دیگر گروههای فلسطینی از توانمندیهای جدید جهاد اسلامی رونمایی کرده اند. در واقع اتاق عملیات مقاومت تصمیم دارد یک بار برای همیشه جهاد اسلامی را تبدیل به یک قدرت تاثیرگذار کند که به تنهایی توانایی تعطیل کردن بخشهای اعظمی از سرزمینهای اشغالی، عبور موشکهایش از سامانههای پدافندی متعدد به نقاط گسترده و تحمیل تلفات را دارد و در این مسیر نیازی به ورود حماس و حزبا... و... نیست. این در حالی است که در نبردهای مستقیم حماس و رژیم صهیونیستی، همواره کمکهایی از سمت کرانه باختری و مناطق ۱۹۶۷ و جنوب لبنان صورت گرفته بود اما این بار به وضوح شاهدیم که گروهانهای قدس، گردان شهدای الاقصی و گردانهای شهید ابوعلی مصطفی به تنهایی در میدان عمل میکنند. این مسئله موجب میشود از این پس صهیونیستها به جهاد اسلامی به نیرویی ضعیف که میتوان با ترور فرماندهان آن اقتدارنمایی و دستاورد تراشی کرد نگاه نکنند و محاسباتشان درباره توان غزه جابهجا شود. افزون بر این، با رصد پنج روزه جنگ به نظر می رسد مقاومت نمیخواهد دایره انهدام در سرزمینهای اشغالی را بالا ببرد و یک نبرد کنترل شده و آرام را با هدف تنبیه کردن دشمن صهیونیستی و وادار کردن او به پذیرش واقعیتهای میدانی و تن دادن به خواسته مقاومت ادامه می دهد. نکته مهم این جاست که در گذشته وقتی جنگی بین رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت رخ میداد همه صهیونیست ها برای دفع تهدید مشترک، اختلافات را کنار میگذاشتند و متحد میشدند اما اکنون شرایط تغییر یافته و این یکدست بودن بین صهیونیستها از میان رفته است. از زمان روی کار آمدن تندروها در تلآویو، رهبران اپوزیسیون در واکنش به طرح های جنجالی دولت نتانیاهو، اعتراضات سراسری را علیه دولت ترتیب دادند و این مسئله به تشدید تنش های سیاسی و بروز شکاف های اجتماعی در جامعه صهیونیستی منجر شده است، به همین دلیل نتانیاهو برای ادامه جنگ با فلسطینیها نمیتواند به حمایت های داخلی اتکا کند، چرا که فشار از جبهه داخلی در زمان درگیری در بیرون مرزها، نتیجهای جز شکست در پی نخواهد داشت. مخالفان دولت با این که دشمن فلسطینیها هستند اما در شرایط کنونی نگاه مشترکی بین آن ها با دولت در برابر مقاومت وجود ندارد و حمایتی از تلآویو نمیکنند و به تازگی هم خواستار پایان دادن به جنگ در غزه شدهاند و ادامه آن را به صلاح نمیدانند و این موضوع شرایط را برای نتانیاهو دو چندان سخت کرده است. خلاصه آن که اتاق عملیات مقاومت به دلیل تغییر زمین بازی و عهدهدار شدن تعیین کنندگی زمان و مکان نبرد، ابتدا یک سکوت ۳۶ ساعته کرد، سپس جهاد اسلامی را به تنهایی و به صورت مرحلهای وارد نبرد و شروط خود را مطرح و بر آن پافشاری کرد. اکنون با به بنبست رسیدن حریف، هر حرکت آنها واگذاری ۱۰۰ درصدی زمین و زمان به مقاومت خواهد بود. در ساعات و روزهای آینده نیز باید دید انتخاب فرماندهان مقاومت چه خواهد بود؟ آیا دیگر گروههای فلسطینی و مقاومت وارد این نبرد خواهند شد یا سیاست فعلی و تداوم رونمایی جهاد اسلامی از توانمندیهایش ادامه خواهد یافت یا حتی پاسخ سنگین به بعد موکول خواهد شد؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه ورزش/ تیم ملی وزنهبرداری ایران برای چهاردهمین بار بر بام قاره کهن ایستاد. این قهرمانی در شرایطی به نام ایران سند خورد که دیروز و در آخرین روز از مسابقات وزنهبرداری قهرمانی آسیا که به میزبانی کرهجنوبی برگزار شد، فوقسنگینهای ایران دو نقره برای کشورمان کسب کردند تا جمع مدالهای ایران به عدد 10 برسد و پولادمردان کشورمان با ثبت 635 امتیاز، بار دیگر فاتح سکوی قهرمانی آسیا شوند. آیت شریفی و علیرضا یوسفی نمایندگان ایران در دسته فوقسنگین بودند که شریفی با رکورد ۱۹۷ یک ضرب، ۲۳۹ دوضرب و مجموع ۴۳۶ کیلوگرم چهارم آسیا شد اما مدال نقره یک ضرب را به سینه زد و در دوضرب پنجم شد. علیرضا یوسفی دیگر نماینده ایران هم در این دسته با رکورد ۱۹۰ یک ضرب، ۲۴۶ دوضرب و مجموع ۴۳۶ کیلوگرم مدال نقره دوضرب را گرفت و در مجموع پنجم شد، او در یکضرب هم پنجم شد. یوسفی درحالی به نقره دوضرب رسید که توانست رکورد دوضرب جوانان را 7 کیلوگرم و رکورد مجموع جهان را چهار کیلوگرم ارتقا دهد. این دو سنگینوزن افتخارآفرینی برای نخستین بار بود که در قهرمانی بزرگ سالان آسیا وزنه میزدند. آنها با گورمیناسیان، وزنهبردار ارمنیتبار بحرین و نایبقهرمان المپیک و جهان و اکبر ژورائف ازبکستانی، قهرمان المپیک دسته ۱۰۹+ کیلوگرم رقابت کردند و درنهایت هر یک به نقره رسیدند. پیش از این نیز حسین سلطانی دسته 81 کیلوگرم 2 طلا و یک نقره، میرمصطفی جوادی دسته 89 کیلوگرم 2 برنز در دوضرب و مجموع و مهدی کرمی دسته 109 کیلوگرم یک برنز در یکضرب گرفته بودند. این درحالی است که کیانوش رستمی دسته 89 کیلوگرم صاحب رتبه هشتم شد. او درحالی به هشتمی رسید که به نظر میرسید در جریان رقابت در قهرمانی آسیا از مصدومیت رنج میبرد. سهراب مرادی هم که به تازگی از بند مصدومیت کهنه رها شده بود با صلاحدید کادرفنی در دسته B وزن 69 کیلوگرم به روی تخته رفت و هشتم شد. سیدایوب موسوی دسته 96 کیلوگرم صاحب رتبه هشتم شد تا رضا دهداد و امیر عزیزی در دسته 102 و 109 کیلوگرم به ترتیب پنجم و ششم شوند. در بخش بانوان هم ایران 5 نماینده داشت که تنها فاطمه کشاورز دسته 64 کیلوگرم موفق شد 2 مدال برنز در دوضرب و مجموع کسب کند. این درحالی است که ریحانه کریمی دسته 59 کیلوگرم چهاردهم شد، پریسا نورعلی دسته 81 کیلوگرم رتبه نهم را کسب کرد و سیده الهام حسینی دسته 81 کیلوگرم به مقامی بهتر از پنجمی نرسید. زینب شیخارباب نیز دسته 87 کیلوگرم ششم شد. به این ترتیب کاروان 15 نفره ایران در کرهجنوبی با 2 طلا، 3 نقره، 5 برنز و کسب امتیاز 653، در ردهبندی تیمی به مقام قهرمانی رسید. ازبکستان با 631 امتیاز در رده دوم ایستاد و چین نیز مقام سوم را به خود اختصاص داد. ایران در حالی قهرمان این دوره از رقابتها شد که برای رسیدن به سکوی نخست آسیا انتظاری 6 ساله را متحمل شده بود. آخرین قهرمانی ایران به سال ۲۰۱۷ برمیگردد که تیم ملی با سرمربیگری سجاد انوشیروانی در عشق آباد ترکمنستان قهرمان آسیا شد. نکته جالب این که سال ۲۰۱۷ و در آخرین قهرمانی تیم ملی وزنهبرداری ایران در آسیا، نواب نصیرشلال و وحید ربیعی بهعنوان دستیار در کنار سجاد انوشیروانی حضور داشتند. این مثلث در قهرمانی امسال تیم ملی در آسیا هم نقش داشتند؛ سجاد انوشیروانی به عنوان رئیس فدراسیون، نواب نصیرشلال به عنوان سرمربی و وحید ربیعی هم در کنار بهمن زارع به عنوان مربی. نصیرشلال در تشریح قهرمانی ایران در این دوره از رقابتها میگوید: «با توجه به مدت کوتاهی که تمرین داشتیم، نتایج بسیار راضیکننده بود و وزنهبرداران بیشتر حرکات خود را صحیح انجام دادند. الان وزنهبرداران ما میدانند در چه جایگاهی قرار دارند و چقدر باید تلاش کنند. در کنار هم تلاش میکنیم کاستیها را برطرف کنیم و از مسابقات آینده به لحاظ مدالی و عنوانی بهترین آسیا باشیم. روحیه جنگندگی وزنهبرداران قابل توجه بود و این روحیه را تقویت میکنیم و به شرایطی میرسیم که در آسیا و جهان مدعی باشیم. حتی یک مقدار زودتر به این موضوع میرسیم و در میادین بزرگ تر مانند جهان والمپیک مدعی خواهیم بود.» سجاد انوشیروانی رئیس فدراسیون وزنهبرداری درباره رقابت سنگین در برخی اوزان گفت: «رقابت در چهار وزن حتی از المپیک بالاتر بود و نشان میدهد سطح آسیا خیلی بالا رفته است و باید عقب افتادگیهای خود را جبران کنیم. کیفیت وزنه برداری ما دچار مشکل شده است و باید بهتر شود.» گفتنی است وزنهبرداران ایران بدون جام به ایران برگشتند. بنا به اعلام فدراسیون وزنهبرداری و به دلیل محدودیت زمان بلیتهای برگشت، تیم ایران در مراسم اختتامیه رقابتها حاضر نشد و قرار شد کاپ قهرمانی در اولین فرصت به تهران ارسال شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یکی از خاطرهانگیزترین عبارتها برای دهه شصت و هفتادیها، ساندویچ کثیف است! به یاد تمام روزهایی که بعد از مدرسه، قبل یا بعد از سینما رفتن، گردش در پارک، کافه دانشگاه، بعد از بازی فوتبال در کوچه و خیابان و ... خودشان را به یک ساندویچی میرساندند تا یک خوراک یا همبرگر 3 نان بر بدن بزنند البته با نوشابه شیشهای ترجیحا مشکی! ساندویچ کثیف از آن دست اصطلاحاتی است که هنوز هم برای خودش طرفدار دارد و بعضیها معتقدند که طعم هیچ ساندویچ یا املتی با غذایی که در چنین جاهایی خورده میشود، قابل مقایسه نیست. حسن کریمی معروف به عمو حسن، یکی از افرادی است که یک کافه قدیمی در گرگان دارد. چند وقتی است که ویدئوهای زیادی از او در شبکههایاجتماعی پربازدید شده و شوخیهای زیادی هم با او و بهداشت محل کارش شده است. مثلا کاربری نوشته: «عمو حسن، سازمان جهانی بهداشت برات جایزه گذاشته» یا «آشوبم مث آدمی که املتهای عمو حسن رو خورده» یا «عمو حسن، مراقب باش که وزیر بهداشت دنبالته» و ... . بلاگرهای زیادی هم طی روزهای اخیر به کافه عموحسن رفته، املت خورده و از مزه غذاها تعریف کردهاند و البته حیران آن وضعیت عجیب هستند. به همین بهانه در پرونده امروز زندگیسلام با او درباره رازهای خوشمزه بودن املتهایش، ماجرای معروفشدنش در فضایمجازی، شوخیهایی که با او میشود و ... گفتوگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.
آنچه در مغازه «عموحسن» خواهید دید: عشق، لبخند و البته کثیفی
اگر فکر کردید سیاهتر از بخت شما وجود ندارد باید گازی را که «عمو حسن» با آن املت درست میکند ، ببینید. البته «عمو حسن» با این سبک نوعی پرسونال برندینگ ( برند شخصی) برای خودش درست کرده، نکته مهمتر اینکه همه کارها را جلوی مشتری انجام میدهد برای همین بهچشم میآید. در بحث تغذیه، روغن نامناسب، غذای فراوری شده و این جور چیزها برای ما ضرر بیشتری دارند تا ماهیتابههای عجیب عموحسن که روی آن حرارت زیاد املت داخلشان درست میشود. حرارتی که مثل واکسن هر نوع ویروسی را بهصورت شلاقی از بین میبرد. راستی به مغازه عمو حسن چه میشود گفت؟ با وجود دیزی، فستفود که نیست. شبیه کافهها هم نمیشود. همان مغازه بهتر است. همه میدانند عمو حسن اهل سوسول بازی نیست. البته برخی چیزها نمایشی نیست و رعایتشان برای سلامت مشتری لازم است. کاش مغازه عموحسن کمی تمیزتر، مرتبتر و شیکتر بود. اما مشتریهای زیادی که به مغازهاش میروند، داخل کوچه روی صندلیهایی که از زیرش گربه رد میشود املت و دیزی میخورند و عاشق لبخند، کار توام با علاقه و رفتار صمیمانه عموحسن هستند. هرچه مشتریها عمو را دوست دارند، کلاغها و کبوترهای آن حوالی هم از دست عموحسن شاکی هستند؛ چون سبک خاصی در باز کردن نوشابه دارد، با یک قاشق نوشابه را در حرکتی 100 امتیازی چنان باز میکند که نقطه اوج تشتک قابل رویت نیست. میگویند آخرین باری که عمو روپوشش را شسته پراید 20 میلیون بوده. از این دست شوخیها با او زیاد میشود حتی خودش هم در پیج اش به این شوخیها پروبال میدهد. کسیکه با انبری که انگار از دل یک تعویض روغنی آمده ظرف املت را برمیدارد. کنار دیزی سنگی، نوعی دیزی دارد که در ظرفی مثل قوطی رب قُل میخورد. استاد املت پیازی است؛ حتی قبل اش پیاز داغ درست نمیکند و برای هرکسی همانجا پیاز را رنده میکند. در مغازهاش آهنگ کوچهبازاری پخش میشود و متهم است میخواهد باعث کاهش جمعیت شود. در برخی ویدئوها آنقدر ادویه زیر ناخن دست عمو هست که اگر با آن وضعیت وارد دریا شود؛ طعم آب دریا تغییر میکند. عمو گاهی آنقدر با مشتریها ندار است که با زیرپوش داخل مغازه کار میکند. ما لبخندش را دوست داریم؛ اما نمیگوییم مثل او بودن خوب است. اما میدانیم عمو هرچقدر هم درظاهر رعایت نکند حداقل چون مقابل مشتری اینکارها را انجام میدهد کسی را گول نمیزند. وای به رستورانهایی که از پشت صحنهشان خبر نداریم.
مغازهام جاذبه گردشگری شده!
به عنوان اولین سوال درباره قدمت این مغازه از عمو حسن میپرسم که میگوید: «این مغازه از سال 1344 شروع به کار کرده و دیزی سرا شد. خیلی قدیمی است. یک مغازه قدیمی و سنتی که خودش خیلی جای مهمی نیست. دکان من، دکان خاصی هم نیست، خودم هم نمیدانم چرا یکهو اینقدر معروف شد و طرفدار پیدا کرد. الان از شهرهای مختلف با من تماس میگیرندو آدرس میپرسند تا در سفر به گرگان، به اینجا بیایند.»
از 7 سالگی کنار دست پدرم در این مغازه بودم
او در پاسخ به این سوال که چطور و از چند سالگی به این شغل علاقهمند شده است؟ میگوید: «این مغازه مال پدرم بود. من 7 یا 8 ساله بودم که آمدم کنار دست پدرم و در این مغازه مشغول به کار شدم. بعد از این که پدرم مرحوم شد، من تصمیم گرفتم که شغل او را ادامه بدهم و این مغازه پابرجا بماند چون او هم مشتریهای زیادی داشت و خیلیها از دستپختاش تعریف میکردند. الان نزدیک 57 سال است که این مغازه سرپاست و به دست مشتریهایش غذا میدهد و تلاش میکند تا رضایت آنها را به دست بیاورد. آن موقع که پدرم در این مغازه مشغول بود، بیشتر آش درست میکرد و میفروخت. آن زمان فقط آش داشتیم و آبگوشت. من هم که بیشتر اوقات در مغازه بودم در فروش آش به پدرم کمک میکردم. به همین دلیل، بعضیها با من شوخی میکردند و با لقب «حسن آشی» من را صدا میزدند(میزند زیر قهقهه)».
منوی مغازه من
فقط 4 گزینه دارد
از او میپرسم که به جز املت و دیزی که تصاویرشان در شبکههای اجتماعی پربازدید شده، دیگر چه چیزهایی را در مغازه درست میکند؟ او در پاسخ میگوید: «ما جزو این فست فودیهای جدید نیستیم که منوی بلند بالایی دارند. ما دیزی داریم که واقعا خوشمزه است و تا حالا هیچ مشتری نبوده که از طعم آن خوشش نیاید چون خیلی خوشخوراک است. املتمان هم که خیلی اسم در کرده و حتما تصاویرش را در شبکههای اجتماعی دیدید و طرفدار زیادی دارد. عدسی و لوبیا هم داریم. من در این مغازه، فقط 4 رقم جنس دارم یعنی منوی مغازهمان فقط 4 گزینه دارد.»
گوشت خوب پیدا نکنم، دیزی بار نمی گذارم
«من فلفل سیاه را قبول ندارم که آمادهاش را از بازار بخریم، باید خودمان آسیابش کنیم». عمو حسن درباره دقتش در خرید مواد اولیه برای پخت غذاها میگوید: «مثلا برای خرید گوشت و تخممرغ، هرجایی نمیرویم و هر فروشندهای را قبول نداریم. خودم باید بروم گوشت را ببینم که حتما بره باشد. شاید باورتان نشود اما خیلی قصابها اصلا به من گوشت نمیفروشند. میگویند تو خیلی حساسی و به تو نمیفروشیم. به آنها میگویم مردم به من اعتماد دارند و ما باید بهترین گوشتها را برایشان بار بگذاریم. در ضمن داریم پول نقد میدهیم، نسیه که نمیدهیم بنابراین باید بهترین گوشت موجود در بازار را بخریم. اگر یک روزی گوشت خوب پیدا نکنم، کلا دیزی بار نمی گذارم. مشتریهایم شاهد هستند که بعضی روزها میگویم که امروز دیزی نداریم چون گوشت خوب گیر نیاوردم. اگر یک بار خراب کنیم، مشتری با خاطره بد از مغازهمان برود، طعم غذا دلچسب نباشد، برای همیشه اعتبارمان از دست میرود. یک خاطره هم همینجا بگویم. یک بنده خدایی همیشه مشتری من بود. یک روز به من زنگ زد که 7 تا دیزی برای من بفرست. من یک نگاهی انداختم و دیدم فقط 6 تا دیزی مانده و بقیه را فروختم. گفتم برای اینکه کارش راه بیفتد، از یک رستوران شیک و باحال، یک دیزی میگیرم و 7 تا برای این مشتریمان میفرستم. بعد از اینکه فرستادم، به من زنگ زد که عمو حسن، از تو بعید بود که دیزی بیکیفیت به دست مشتری بدهی. گفتم این چه حرفی است؟ گفت باورم نمیشود که طعم یکی از آنها با بقیه فرق میکند. یکهو یادم آمد که یکی از دیزیها را از جای دیگر برایش خریدم. ماجرا را برایش تعریف کردم که یک دیزی کم داشتم و از همکارم برایت گرفتم. گفت وقتی کم داشتی، دیگر از کسی نگیر، مردم اگر بخواهند از مغازه دیگری بگیرند، خودشان بلد هستند. همچنین برادر من گاهی پیش میآید که خانمش یک هفته نیست، هیچ جایی نمیرود و فقط میآید مغازه من. میگوید، هیچ جای دیگر غذا به من نمیچسبد و با خیال راحت نمیخورم.»
2 شعبه دیگر داریم
از او میپرسم که دستپخت بقیه اعضای خانواده شان چطور است که میگوید: « ما 2 شعبه دیگر هم به جز خودم باز کردیم. یکی از آنها زیر نظر پسرم است و یکی زیر نظر دخترم. آنها هم در همین حرفه مشغول به کار شدند. البته آنها آشپزخانه دارند و 15 تا 20 مدل ساندویچ درست میکنند. آنها جوان هستند، انگیزه بیشتری دارند و اگر اغراق نباشد، کارشان از من بهتر نباشد، بدتر نیست و دستپختشان خوب است. اما مردم مغازه خودم را بیشتر دوست دارند. نمیدانم چرا، با اینکه شاید از لحاظ ظاهر و تنوع، شعبههای دیگرمان جذابتر باشد اما مردم به این مغازه من، علاقه و اشتیاق بیشتری نشان میدهند».
شغلم و محیط کارم را
خیلی دوست دارم
او در پاسخ به این سوال که چرا یک مغازه شیکتر و بزرگتر برای خودتان نمیخرید؟ می افزاید: «من محیط کارم را دوست دارم و شغلم را خیلی بیشتر دوست دارم. وقتی مشتریها هم این جا را دوست دارند، چرا من دوست نداشته باشم؟ راستش را بخواهید در این مغازه، من و برادرم با هم شریک هستیم. چند وقتی است که مغازه بغلیمان را هم خریدیم البته برای انباری از آن استفاده میکنیم. بیرون مغازهام هم تعدادی میز و صندلی چیدم و جا زیاد دارم و تقریبا 20 نفر از مشتریهایم میتوانند در بیرون از مغازه بنشینند و غذایشان را میل کنند.»
تعداد مشتریهایم سری است
از عمو حسن میپرسم که روزی چندتا مشتری دارید؟ که میگوید: «ببخشید، این آمارش سری است. ما این جا 4 نفریم و در یک مغازه 20 متری کار میکنیم. فامیل و آشناها زیاد میآیند و من را خیلی قبول دارند و به من لطف دارند. خیلیها هم میآیند این جا و میگویند آنجوری که در شبکههای اجتماعی هستی، وقتی از نزدیک میبینمت، نیستی، خیلی بهتر هستی و برخورد بهتری داری. البته من هیچ وقت در مغازه عصبانی نمیشوم چون حرمت مشتری را باید در هر شرایطی نگه داشت.»
مامور بهداشت به من گفت چرا به ظاهر مغازهات نمیرسی؟
«در شبکههای اجتماعی با من زیاد شوخی میکنند و بعضیها هم چرتوپرت زیاد میگویند. من خودم دیدم میگویند که مغازه عمو حسن خیلی کثیف است. من دلم میخواهد که شما بیایید و از نزدیک ببینید. خیلیها وقتی به این جا میآیند، اولین چیزی که به من میگویند این است که این جا پس کجایش کثیف است؟ میگویم نمیدانم والا. یک عده وقتی میبینند سرم خیلی شلوغ است، برایم میزنند. البته از نظر من اشکالی ندارد، من به همه گفتم که هر کسی هر چیزی دوست دارد درباره من و مغازهام بگوید؛ چون بعدش که فرد میآید از نزدیک میبیند، حقیقت را میفهمد. البته از بعضی شوخیها ناراحت میشوم ولی ما کارمان درست است و خودمان که از خودمان مطمئن هستیم.» به او میگویم اما انصافا ویدئوهای منتشر شده نشان میدهد که مثلا گازتان کثیف است، الان از بهداشت به شما گیر نمیدهند که میگوید: «اتفاقا مامور بهداشت به تازگی به مغازهام آمد. تمام ظرفهای من را دست کشید. به او گفتم چرا ظرفها را دست میکشید، گفت، به ما کار نداشته باش، باید بررسیهای خودمان را دقیق انجام دهیم. وقتی دست میکشید، دستش سر نمیخورد که نشان میداد چرب نیست. انبار را بررسی کرد، آشپزخانه را و ... . گفتم دنبال چی میگردید؟ گفت باطن مغازه تو این قدر تمیز است، از بهترین مواد اولیه استفاده میکنی، چرا یک کم به ظاهر مغازهات نمیرسی؟ مردم چشمشان به عقلشان است، نمیدانند تو نه غذای مانده داری، نه انباریات کثیف و نامرتب است، خب چرا یک کم به ظاهر مغازهات نمی رسی؟ چرا باید شیشهات این طوری باشد؟ چرا گازت را تمیز نمیکنی؟ گفت یک خرده به ظاهر برس. من هم بعدش، همه وسایل مغازه را ریختم بیرون و اساسی این جا را شستم. کاشیها را سابیدم تا برق بزند و کف تمیز شد.»
از همه شهرها مشتری دارم
او درباره مشتریهایش هم به نکته جالبی اشاره میکند و میگوید: «از همه شهرها مشتری دارم. اسم بعضی از شهرها و روستاهایی را که مردمشان به مغازهام میآیند ، اصلا نشنیدهام. یکی میگوید با دیدن ویدئوهایتان در شبکههای اجتماعی ترغیب شدم به این جا بیایم، یکی میگوید، فلان آشنا یا فامیلمان یک بار آمده این جا و گفته حتما سر بزنیم، یکی میگوید که قدیم در این شهر سرباز بودم و با این مغازه خاطره دارم و ... . از اهواز، تهران و مشهد، خیلی مشتری دارم. مشتری داشتم گفت، من املت در مشهد، اصفهان، تهران، کرمان و ... خوردم اما به این خوشمزگی نبوده، شما چی کار میکنید؟»
قیمت را منصفانه میزنم تا برکت کارم بیشتر شود
از او میپرسم که رمز خوشمزه بودن املتها و دیزی هایتان را لو نمیدهید که میخندد و میگوید: «یکی از اصلیترین رموز خوشمزگی آنها که مردم هم متوجه شدند، این است که برای تهیه مواد اولیهاش، هم دقت زیادی میکنیم و از هرجایی نمیخریم و هم هزینه میکنیم. از آن طرف، تمام تلاشمان این است که قیمتمان منصفانه باشد تا مشتری راضی باشد. دعای مشتری در حق ما، برکت کارمان میشود و ثمرهاش را دیدیم. مثلا برای دیزی ما تقریبا 130 تا 140 گرم با دنبهاش گوشت میریزیم و 100 هزار تومان میفروشیم که حاشیه سود کمی دارد. یک مدل دیگر هم داریم که نزدیک 200 گرم با دنبه گوشت میریزیم که 150 هزار تومان میفروشیم. املت را به من گفتند بزن 45 هزار تومان اما من 40 هزار تومان میفروشم و با رب و پیاز داغ درست میکنم که خوشمزهتر شود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور – جوان معروف به «خرمالو» که در یک نزاع وحشتناک، پژوسواران را با ضربات چاقو به خاک و خون کشیده بود برای فرار از مجازات به داخل جنگل های کوی سیدی مشهد پناه برد اما چند ساعت بعد خود را تسلیم پلیس کرد.
به گزارش روزنامه خراسان، این حادثه خونین ساعت 22:20 شب شنبه گذشته در خیابان فدائیان اسلام مشهد هنگامی رخ داد که چند جوان سوار بر یک دستگاه پژو پارس نوک مدادی مقابل یکی از انبارهای ضایعاتی درون گاراژ خودرویی توقف کردند و از داخل خودرو بیرون پریدند. «جواد» یکی از کارگران این انبار که به «خرمالو» معروف است با مشاهده هم محله ای های خود که قبلا با آن ها اختلاف داشت، ناگهان قمه خود را بیرون کشید و به سمت آن ها هجوم برد چرا که احتمال می داد سرنشینان پژو برای گرفتن انتقام از نزاع قبلی وارد گاراژ (انبار) شده اند. لحظاتی بعد در حالی درگیری خونباری زیر چراغ های روشن گاراژ شکل گرفت که «خرمالو» بی رحمانه تیغه قمه را در هوا چرخاند و ضربات مهلکی را بر پیکر راننده و دو سرنشین دیگر پژو پارس وارد آورد به گونه ای که دو تن از پژو سواران آخرین نفس هایشان را می کشیدند و دیگری نیز زخم های کاری برداشته بود.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، ضارب 27 ساله که عربده کشان صحنه وحشتناکی را رقم زده و خون به پا کرده بود، بی درنگ از محل گریخت و دیگر کارگران و اهالی محل پیکرهای خون آلود 3 جوان را به بیمارستان شهید کامیاب رساندند که فاصله اندکی با محل وقوع نزاع داشت اما معاینات پزشکی بیانگر آن بود که دو جوان به نام های «علی – آ» و «مرتضی – ت» جان خود را از دست داده اند و مالک پژو نیز در حال جدال با مرگ است. به همین دلیل «علی – ح» بلافاصله به اتاق عمل هدایت شد و تحت مداوا قرار گرفت. از سوی دیگر با گزارش این نزاع مرگبار به پلیس 110، نیروهای انتظامی عازم محل وقوع جنایت شدند و با حفظ صحنه حادثه، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. طولی نکشید که قاضی «محمود عارفی راد» به همراه گروهی از افسران پلیس آگاهی خراسان رضوی، عازم مرکز درمانی شد و دستورات ویژه ای را پس از انجام یک سری تحقیقات تخصصی، برای شناسایی مخفیگاه «جواد» معروف به «خرمالو» صادر کرد. در پی دستور قضایی، گروهی از کارآگاهان با نظارت سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) رصدهای اطلاعاتی را برای دستگیری متهم به قتل فراری آغاز کردند. بررسی های کارآگاهان نشان می داد که پدر «خرمالو» مدتی قبل فوت کرده است و او به منزل خاله اش می رود. با همین سرنخ، گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) به سمت منزل خاله وی حرکت کردند اما آن ها زمانی به محل رسیدند که مشخص شد «خرمالو» با برداشتن برخی از لوازم و وسایل مورد نیازش از آن جا گریخته و به مکان نامعلومی رفته است. ادامه تحقیقات میدانی که با راهنمایی های قاضی «عارفی راد» به مخفیگاه های احتمالی دیگر متهم در چند نقطه مختلف کشید نیز بیانگر آن بود که متهم مذکور موتورسیکلت یکی از دوستانش را به امانت گرفته تا بتواند از چنگ قانون بگریزد. این گزارش حاکی است: در حالی که بررسی های کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی روی توقیف موتورسیکلت امانتی متمرکز شده بود، سرنخ هایی به دست آمد که نشان می داد «خرمالو» در جنگل های کوی سیدی مشهد مخفی شده است. بنابراین کارآگاهان با دستور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به طرف جنگل های مذکور حرکت کردند چرا که احتمال می دادند وی برای مدتی به جنگل نشینی روی آورده باشد اما هنوز به مقصد نرسیده بودند که «جواد – ک» عرصه را بر خود تنگ دید و قبل از حضور کارآگاهان، خود را تسلیم نیروهای انتظامی کرد.
این متهم کوتاه قامت که 27 سال دارد، در بازجویی های تخصصی ادعا کرد: حدود 4 ماه قبل با یکی از سرنشینان پژو دعوا کرده بودیم و آن ها به قصد انتقام آمده بودند به همین دلیل اگر من آن ها را نمی زدم به یقین آن ها مرا می کشتند! چرا که برخی از آن ها نیز چاقو و شمشیر در دست داشتند.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، متهم مذکور در حالی این ادعا را مطرح می کرد که تحقیقات کارآگاهان نشان داد او در پرونده های چاقوکشی و نزاع دیگری هم تحت تعقیب بود. تحقیقات بیشتر درباره زوایای پنهان این جنایت هولناک ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.